۶ خرداد ۱۳۸۸

حفظ تماميت ارضي ايران

آنچه توجه بیش از پیش کاندیداهای دوره دهم ریاست جمهوری اسلامی ایران را می‌طلبد هوشیاری، قاطعیت و اعمال حساسیت لازم در برابر تهدید‌های واقعی مو جود علیه تمامیت ارضی ایران است که بی تردید در صورت عدم واکنش مناسب در آینده باید انتظار گسترش ابعاد این تهدیدها را هم داشته باشیم.
فراموش نباید کرد که در منازعات استراتژیک منطقه‌ای، توجه کافی به چالش‌های پیچیده پیش رو، از اهمیتی به مراتب گسترده‌‌تر از اختلاف نظرهای داخلی برخوردار هستند چراکه حفاظت از حاکمیت ملی و سرزمینی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران، پاسداشت سند هویت ملت ماست.
خوشبختانه اهمیت حفظ تمامیت ارضی ایران در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به خوبی نمود داشته است.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی، آشکارا حفظ تمامیت ارضی کشور را به همراه استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی از مهمترین ارکان حفظ کشور عنوان کرده است.
در این باره، در اصل نهم قانون اساسی آمده است: «در جمهوری اسلامی ایران، آزادی، استقلال، وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک‌ناپذیرند».
اصل هفتاد و هشتم قانون اساسی تصریح می‌کند: «هرگونه تغییر در خطوط مرزی، ممنوع است» و در اصل یکصد و پنجاه و دوم نیز آمده است: «سیاست خارجی ما بر اساس نفی هرگونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری، حفظ استقلال همه‌جانبه و تمامیت ارضی کشور است... » همچنین بنا بر اصل 153 قانون اساسی «هرگونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه شود، ممنوع است».
2-ملت ایران هرگز فراموش نکرده اند که روس‌ها در سال 1813 با قرارداد گلستان، ایران شمالی (جمهوری آذربایجان کنونی) و با قرارداد ترکمانچای در سال 1828 ارمنستان و نخجوان را از ایران جدا کردند(لازم به ذکر است که مهلت صد ساله این قرارداد‌ها هم اکنون به سر رسیده است.). انگلیس هم با تحمیل قرارداد 1850، هرات و افغانستان را از ایران جدا نمود.
پس از آن پیمان آخال در سال 1260 هجری خورشیدی (1881 م.) و در زمان ناصرالدین شاه قاجار مرو و ماوراء النهر (‌ترکمنستان و ازبکستان امروزی) را رسماً از ایران جدا کرد و انگلیس در سال 1905 هم بخش اعظم بلوچستان را از ایران جدا و به امپراتوری هند شرقی خود ضمیمه کرد و در آخرین سناریو هم در سال 1970 بحرین عزیز از مام میهن جدا گشت.آیا می‌توان انتظار روزی را کشید که ایرانیان با برنامه‌ریزی‌های اصولی اعمال حقوق تاریخی خود را عملی سازند؟ کشور چین شاهد خوبی است که با جدیت و اعمال بازی‌های سیاسی پس از چند قرن توانست هنگ کنگ را از انگلیس و ماکائو را از پرتغال باز پس گیرد و هم اکنون نیز به بازگشت مجدد تایوان بسیار نزدیک است.
3- آیا گاه آن فرا نرسیده که به جای اعتماد و دوستی یکجانبه با کشور‌هایی که همواره اصلی ترین عنصر هویت ایرانی و تمامیت ارضی ما را تهدید می‌کنند، همگرایی با کشور‌ها و ملت‌های حوزه تمدنی ایران زمین در دستور کار دولت جدید قرار گیرد؟
آیا ایرانی تباران دورتادور ایران شامل اقوام تاجیک، تالش، کرد، آذری، ارمنی، اوستیایی، داغستانی و... در فراسوی مرز‌های ایران که همواره دل در گرو عشق به سرزمین مادری خود ایران دارند و هیچگاه ریشه‌های هویتی ایرانی خود را فراموش نکرده اند شایسته سرمایه گذاری عظیم فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ایران نیستند؟
بی تردید با جدی نگرفتن فرصت‌های موجود توسط ما، رقبای منطقه ای همچون ترکیه همانگونه که ازهنگام فرو پاشی شوروی تاکنون عمل کردند دست کم از نظر اقتصادی جای ایران را سریعا خواهند گرفت.
4 -هرگونه سهل انگاری در رابطه با نام خلیج فارس بی تردید هویت ملی ما را در معرض خطر جدی قرار خواهد داد.همانگونه که پیشتر مشاهده کردیم حضور مقام بلند پایه ایران در اجلاسی که همواره از نام جعلی برای خلیج فارس استفاده می‌کند و نشستن زیر نام خلیج...، نه تنها هیچ واکنش مثبتی از سو ی اعراب در پی نداشت بلکه گستاخی و هتاکی بیش از پیش انان را موجب شد.
متاسفانه اخیرا در حالی که طرح نام، نقشه و هویت جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابو موسی در رسانه‌های همگانی و به ویژه رادیو تلوزیون و حتی اعلام وضعیت هوا در ایران کمرنگ شده است شاهد تبلیغات و سر مایه گذاری عظیم امارات و سایر دو لت‌های عربی برای ادعاهای واهی خودشان علیه نام خلیج فارس و جزایر سه گانه ایرانی در رسانه‌های همگانی، اینترنت، رادیو تلوزیون و شبکه‌های ماهواره ای هستیم و در همین راستا حتی وعده‌های وسوسه انگیز سرمایه گذاری مشترک اقتصادی با ایران در جزایر سه گانه شنیده شده که این ریسک بسیار بزرگ، تهدیدی جدی برای حاکمیت ملی وتمامیت ارضی ما در این جزایر و خلیج فارس خواهد بود.
علاوه بر این برنامه‌ریزی دشمنان ایران به ویژه اعراب و انگلیس و شبکه BBC برای مسامحه و عدم حساسیت در به کار گیری نام جعلی «خلیج» یا " Gulf"به جای خلیج فارس و Persian Gulf"" در داخل و خارج کشور نیز روند نگران کننده ای را به خود گرفته است.
در مورد اخیر هم شاهد حذف نام خلیج فارس از نقشه‌ها، برو شورها، و همه اقلام بازی‌های کشور‌های اسلامی در تهران بودیم که این امر که با تهدید کشور‌های عربی صورت گرفته برای ملت ایران به هیچ شکلی قابل توجیه نیست و بسیار ضروری است که دولت دهم نسبت به باز نگری در این تصمیم غیر منطقی اقدام فوری نماید، چرا که یک قدم عقب نشینی در برابر خواست نا حق اعراب ادامه و توسعه در خواست‌های نا مشروع آنان را در پی خواهد داشت.
5- در حالی که كشورهای عربی در دهه‌های اخیر، همواره بر تكرار ادعاهای بی‌پایه خود علیه تمامیت ارضی ایران پافشاری می‌كنند تجربیات سالیان اخیر موید این نکته است که موضع نرم و واکنش خفیف در برابر آنان کارساز نخواهد بود بلکه اعمال قدرت و قاطعیت ایران، آنان را سر جای خود می‌نشاند.
هیچگاه از یاد نمی‌بریم هنگام آغاز گزافه گویی‌های امارات علیه ایرا ن در سال 1371 آقای‌هاشمی رفسنجانی ريیس‌جمهور وقت با جمله تاریخی"... سران امارات برای تجزیه جزایر همیشه ایرانی ابوموسی و تنب بزرگ و تنب کوچک از ایران باید از دریای خون بگذرند..." چنان رعبی در دل‌های سیاه دلان ضد ایرانی انداخت که شیخ زاید بن سلطان آل نهیان رییس امارات به حالت رعشه و ترس و لرز شدید از ایران طلب بخشش کرد.
6- در پایان باید تأکید کرد ملت ایران در تاریخ چند هزار ساله خود و به ویژه در طول جنگ هشت ساله عراق علیه ایران به اثبات رسانده‌اند كه با رشادت و ازخودگذشتگی جوانان پاك و فداكار و تقدیم خون گلگون صد هزار شهید همچون باکری‌ها، جهان آرا‌ها، شیرودی‌ها، حسن باقری‌ها، دوران‌ها و... و رشادت‌های ده‌ها هزار جانباز قطع عضو و شیمیایی و ایثار هزاران خانواده داغدار شهیدان جاویدالاثر از وجب به وجب مرزهای خشكی و آبی میهن عزیز خود ایران دفاع كردند و اجازه نداده‌اند كه هیچ‌یك از اهداف شوم سردار مفلوك قادسیه كه شامل لغو قرارداد 1975 الجزایر، حاكمیت كامل بر اروندرود، تجزیه خوزستان، تغییر نام خلیج همیشه فارس و نیز جدا ساختن جزایر سه‌گانه از ایران بود، به نتیجه برسد و دیگر بار نیز اجازه نخواهند داد كه پاره‌ای دیگر از ایران همچون بحرین از مام میهن جدا شود.
(منبع: وب‌سايت تابناك)

۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۸

شاهنامه، ايران را از تهاجم فرهنگي حفظ مي‌كند

(برگرفته از: روزنامه جام جم 1388/02/30)

گروه فرهنگ و هنر: مراسم بزرگداشت حكيم ابوالقاسم فردوسي با سخنراني اسلامي‌ندوشن، دولت‌آبادي، رواقي، كزازي و لطفي شامگاه دوشنبه در دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش ايسنا، محمدعلي اسلامي‌ندوشن در اين مراسم با يادي از محمدامين رياحي و آثار بزرگي كه درباره فردوسي خلق كرده است، گفت: <شاهنامه> ابعاد مختلف سياسي، اجتماعي، تاريخي و رواني دارد كه يكي تاثيري است كه در آثار جدي بعد از خود گذاشت. همه آثار پرتوي از شاهنامه است؛ زيرا شاهنامه افق بزرگي در دنياي بعد از خود باز كرد و مي‌توان ايران را به دو قسمت دنياي پيش از شاهنامه و دنياي پس از شاهنامه تقسيم كرد.
اين پژوهشگر و استاد دانشگاه با نام‌ بردن از 6 نفر از سران تفكر و ادب فارسي كه از شاهنامه تاثير ‌گرفتند، ياد‌آور شد: خيام، نظامي، سعدي، حافظ، ناصرخسرو و مولوي از اين اثر تاثير گرفتند.
در ادامه محمود دولت‌آبادي با بيان اين‌ كه فردوسي چونان شخصيتي است كه آموزگاران من بايستي درباره او سخن بگويند و گفته‌اند، يادآور شد: در شاهنامه دو جور نگاه وجود دارد؛ يك نگاه از آن مايه كه امثال من هنرجوي ادبيات دارند و مي‌كوشند معرفت موجود در شاهنامه را دريابند؛ اما يك نگاه بيروني هم به شاهنامه وجود دارد كه پهلو به شوونيسم مي‌زند؛ يعني ناسيونالسيم افراطي و من مي‌گويم غير از اين است.
دولت‌آبادي تاكيد كرد: اين‌ كه از بيرون به شاهنامه نگريسته مي‌شود، بيشتر شفاهي و شنودي است؛ اما آنچه درون شاهنامه است، يك حقيقت بشري است. برخي از دور و بدون اين‌ كه به مفاهيم شاهنامه آشنا باشند، آن را ناسيوناليسم افراطي مي‌دانند. برخي پنداشتند شاهنامه يك اثر نژادي است، اين كاملا غلط است؛ فردوسي به هيچ‌وجه نژادپرست نيست.
وي همچنين متذكر شد: كساني كه نگاه ناآگاهانه به فردوسي دارند و به آن به ‌صورت ناسيونالسيم افراطي نگاه مي‌كنند، اشتباه مي‌كنند و كساني كه به آن حمله مي‌كنند؛ دو بار اشتباه مي‌كنند. نگاه فردوسي نسبت به تمام شخصيت‌هايي كه وجود دارند، نگاه انساني يكسان است. اين است كه من مدعي هستم كه اين اثر بشري فراتر از نژاد و نقطه و منطقه است.
اما ميرجلال‌الدين كزازي هم در سخناني گفت: من بر اين باورم كه فردوسي با پايبندي و وفاداري بسيار شاهنامه را سروده است. وقتي مي‌توانيم بگوييم برخورد او با شاهنامه و سرچشمه‌ها و آبشخورهاي خويش برخوردي آييني بوده است، فردوسي با داستان ايران چنين رفتاري داشته است؛ اما هميشه امايي بزرگ هست. پايبندي فردوسي به داستان ايران در قلمرويي است كه او مي‌توانسته در آن چنين كند. يكي از لغزش‌گاه‌هاي بزرگ در شاهنامه‌شناسي اين است كه ما مرزهاي گوهرين را در اين نامه نامبردار درهم مي‌آميزيم. اگر چنين كنيم، دستاورد رنج ما ناكام مي‌ماند.
كزازي با اشاره به سه ‌قلمرويي كه در شاهنامه مي‌توان از يكديگر بازشناخت و شاهنامه‌پژوهان بايد اين سه قلمرو را پاس دارند، گفت: قلمروي اول، فرهنگ و منش ايراني است كه در شاهنامه به شيوه‌اي گوهرين بازنموده شده است. اگر به اين پرسش بخواهيم پاسخ دهيم كه ايران چيست و ايراني كيست، ناگزير به شاهنامه بازمي‌گرديم؛ زيرا بهترين و كامل‌ترين پاسخ اين پرسش‌ها را تنها در شاهنامه مي‌توان يافت. هر شاهكار ديگر ادبي تنها نمود و بازتابي از اين چيستي را بر ما آشكار مي‌سازد. هرچند فردوسي برترين نمونه اين فرهنگ و منش است. در تنگناي اين تن، فردوسي ايراني‌ترين ايراني است كه ما مي‌شناسيم.
او همچنين افزود: شاهنامه و فردوسي پيوندي تنگ و ساختاري باهم دارند؛ اگر فردوسي جز شاهنامه مي‌سرود؛ فردوسي نمي‌شد و اگر شاهنامه را كسي جز فردوسي مي‌سرود، شاهنامه نمي‌بود. بخت بلند ما ايرانيان است كه توانسته‌ايم سخنوري چون فردوسي را بپرورانيم. فردوسي پايگاه ايراني‌ ماندن ماست؛ چون شاهكاري پديد ‌آورده است پايان‌ناپذير و تا زماني كه شاهنامه هست و ايرانيان با شاهنامه آشنايند و در متن و روان زندگي آنها جاري است، هيچ بيمي از تهاجم فرهنگي نيست.
در اين مراسم همچنين محمدرضا لطفي در سخناني گفت: وقتي ما از رديف موسيقي ايران صحبت مي‌كنيم، مي‌بينيم حفظ رديف‌هاي موسيقي به شاهنامه بسيار شباهت دارد. خانه‌هاي مختلف رديف خيلي به خانه‌هايي كه در شاهنامه است، شباهت دارد و ما بايد از خانه‌هاي تو در تو عبور كرده و به روشنايي ازلي كه فردوسي به آن تاكيد دارد، برسيم، كه براي رسيدن به آن، چيزي جز آيين مهر و قلب روشن نيست.

۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۸

چاپ دوم «پايان جهان و ظهور موعود در اديان ايران باستان» منتشر شد



پايان جهان و ظهور موعود در اديان ايران باستان
نوشته‌ى داريوش احمدى

ناشر: جوانه توس
شمارگان: 1000
چاپ: دوم، بهار 1388
208 صفحه
3500 تومان

معرفي
نويسنده كتاب كوشيده است با بررسي و تحليل متون ديني زرتشتي و مانوي خوانندگان را با عقايد و باورهاي جالب و تفكربرانگيز ايرانيان باستان درباره چگونگي پايان جهان و نشانه‌هاي آن، وضعيت انسان و زمين در آن برهه، منجي موعود و نحوه‌ي ظهور او، و نيز چگونگي وقوع رستاخيز و سرانجام كار جهان آشنا گرداند.
از سوي ديگر در اين كتاب اطلاعات دست اول، جامع و سودمندي درباره‌ي نام‌ها و اصطلاحات و نكات ديني، اسطوره‌اي و تاريخي ارائه گرديده است، مانند: ويشتاسپ، جاماسپ، بيدخش، ايرانشهر (ريشه‌شناسي نام ايران)، انيران، آزادگان، بزرگان، ديو، ايزد سپندارمذ، ايزد مهر، ديو خشم، دروج، جمشيد، بيورسپ (ضحاك)، افراسياب، خيون، فر، ايزد سروش، ايزد رشن، آبان، ايزد نريوسنگ، پشوتن، اوشيدر، ديو آز و ...
مطالعه‌ي اين كتاب به عموم علاقه‌مندان و پژوهشگران تاريخ و فرهنگ ايران باستان و اديان، و نيز جستجوگران راز و رمزهاي مربوط به پايان جهان، توصيه مي‌شود.

مركز فروش: تهران، خيابان انقلاب، خيابان دانشگاه، پلاك 1، انتشارات توس، تلفن 66970677