فردا روز ملي خليج فارس است، پهنهاي آبيرنگ كه در دل خاورميانه از آن به نام مركز دنياي قديم ياد ميكنند. اين كه چرا در تقويم كشورمان چنين روزي اضافه شد هم به خاطر امنيت و جايگاهي است كه موقعيت جغرافيايي خليج فارس در تعاملات منطقهاي و جهاني داراست و هم پاسخ قاطعي است به جرياني كه سعي در تحريف نام خليج فارس دارد.
طي 500 سالي كه خليج فارس در تسلط كشورهاي اروپايي بود و در آخرين مرحله، انگليس در خط مقدم اين استعمار ايستاد خليج فارس همواره به همين نام مطرح بود و هيچ مناقشهاي در اين باره وجود نداشت. حركت سازمانيافته براي تحريف نام خليج فارس در دو دوره مجزا آغاز شد. موج اول تحريف نام خليج فارس را ناسيوناليستهاي افراطي عرب آغاز كردند كه همزمان با اوجگيري پانعربيسم در كشورهاي عربي در دهه 60 نام جعلي خليج عرب را براي خليج فارس مطرح كردند. موج دوم اين حركت از دهه 90 به راه افتاد. اين موج جديد را دو جريان تقويت كرده و ميكنند يكي افزايش عايدات اعراب از نفت و انرژي كه موجب شد شاهزادگان عرب بخشي از سرمايه خود را وارد حوزه تبليغات آن هم تبليغ ضد ايراني كنند و ديگر پديدهاي است كه ناظران از آن به بحران هويت در جهان عرب ياد ميكنند.
البته بسياري از متفكران عرب از اين كه برخي دولتمردان و شاهزادگان اين كشورها راه درمان اين بحران هويت را در سناريوهاي ماجراجويانه خارجي جستجو كنند، احتراز ميكنند. مثلا مجدي عمر از چهرههاي سرشناس مصر در نشريه الاهرام مينويسد: «نسل من به خاطر دارد كه ما در ايام مدرسه در همه كتب و نقشهها با لفظ خليج فارس سروكار داشتيم، ولي بعد از مدتي به آن خليج عربي اطلاق كرديم، اين غيرمنطقي است، اين كه چند كشور عربي در اطراف آن باشند دليل نميشود كه نامي تاريخي را تغيير دهيم، حال براي اين كه خود را از اين مخمصه نجات دهيم فقط آن را خليج ميناميم، كدام خليج! مگر خليج بدون نام هم ميشود.»
علاوه براين دو موج، موج ديگري تلاش برخي اعراب ماجراجو را براي تحريم نام خليج فارس تقويت ميكند و آن قدرتهاي غربي بخصوص آمريكا و انگليس است كه نفع خود را در ايجاد تنش در منطقه حساس و استراتژيك خاورميانه و بويژه حوزه خليج فارس ميبينند. در همين راستا بود كه موسسه آمريكايي «نشنال جئوگرافي» در تلاش شكست خورده نام خليج فارس را جعل كرد و نه تنها واكنش همه ايرانيان كه واكنش مورخان بينالمللي را در پي داشت. آمريكا در سالهاي گذشته همواره اعلام كرده كه خليج فارس براي اين كشور اهميت حياتي دارد، لشكركشيهاي چند سال اخير اين كشور به منطقه تحت عناوين مختلف نيز حاكي از ميزان اهميت خليج فارس براي آن است. در افق تامين نيازهاي نفت و گاز جهان منطقه ديگري به غناي خليج فارس وجود ندارد تا بتواند انرژي كشورهاي جهان بويژه قدرتهاي صنعتي را در قرن جديد تامين كند. اين موضوع به اندازهاي مهم است كه اگر براثر حوادثي نظير جنگ، انقلاب و شورش اين منطقه نتواند به صدور نفت و گاز خود ادامه دهد فشار كشورهاي مصرفكننده انرژي در سطح بينالمللي باعث ميشود تا صحنه خليج فارس را به گونهاي تنظيم و در چارچوبهاي موردنظر درآورند كه به جريان توليد و عبور انرژي اخلال جدي وارد نكند بنابر اين اجراي سناريوهاي مختلف براي حفظ تسلط برمنابع سرشار انرژي در خليج فارس از سوي آمريكا همواره متصور است.
با وجود همه اينها نام خليج فارس هيچگاه جعل شدني نيست چراكه از آن هنگام كه تاريخ بشر مكتوب شد و جغرافي بهگونهاي علمي مورد بررسي قرار گرفت نام خليج فارس جزو 4 درياي شناخته شده بود كه به اعتقاد يونانيان كهن، همگي از يك اقيانوس عظيم به وسعتي معادل همه آبهاي جهان سرچشمه ميگرفتند و بسياري پيش از آن كه داريوش هخامنشي امپراتور ايران در كتيبههاي خود از درياي پارس سخن براند حتي غيرايرانيان هم اين پهنه آبي را به نام پارس ميشناختند.
(متن بالا بي كم و كاست از روزنامه جام جم مورخ 1389/2/9 برگرفته شده است)
طي 500 سالي كه خليج فارس در تسلط كشورهاي اروپايي بود و در آخرين مرحله، انگليس در خط مقدم اين استعمار ايستاد خليج فارس همواره به همين نام مطرح بود و هيچ مناقشهاي در اين باره وجود نداشت. حركت سازمانيافته براي تحريف نام خليج فارس در دو دوره مجزا آغاز شد. موج اول تحريف نام خليج فارس را ناسيوناليستهاي افراطي عرب آغاز كردند كه همزمان با اوجگيري پانعربيسم در كشورهاي عربي در دهه 60 نام جعلي خليج عرب را براي خليج فارس مطرح كردند. موج دوم اين حركت از دهه 90 به راه افتاد. اين موج جديد را دو جريان تقويت كرده و ميكنند يكي افزايش عايدات اعراب از نفت و انرژي كه موجب شد شاهزادگان عرب بخشي از سرمايه خود را وارد حوزه تبليغات آن هم تبليغ ضد ايراني كنند و ديگر پديدهاي است كه ناظران از آن به بحران هويت در جهان عرب ياد ميكنند.
البته بسياري از متفكران عرب از اين كه برخي دولتمردان و شاهزادگان اين كشورها راه درمان اين بحران هويت را در سناريوهاي ماجراجويانه خارجي جستجو كنند، احتراز ميكنند. مثلا مجدي عمر از چهرههاي سرشناس مصر در نشريه الاهرام مينويسد: «نسل من به خاطر دارد كه ما در ايام مدرسه در همه كتب و نقشهها با لفظ خليج فارس سروكار داشتيم، ولي بعد از مدتي به آن خليج عربي اطلاق كرديم، اين غيرمنطقي است، اين كه چند كشور عربي در اطراف آن باشند دليل نميشود كه نامي تاريخي را تغيير دهيم، حال براي اين كه خود را از اين مخمصه نجات دهيم فقط آن را خليج ميناميم، كدام خليج! مگر خليج بدون نام هم ميشود.»
علاوه براين دو موج، موج ديگري تلاش برخي اعراب ماجراجو را براي تحريم نام خليج فارس تقويت ميكند و آن قدرتهاي غربي بخصوص آمريكا و انگليس است كه نفع خود را در ايجاد تنش در منطقه حساس و استراتژيك خاورميانه و بويژه حوزه خليج فارس ميبينند. در همين راستا بود كه موسسه آمريكايي «نشنال جئوگرافي» در تلاش شكست خورده نام خليج فارس را جعل كرد و نه تنها واكنش همه ايرانيان كه واكنش مورخان بينالمللي را در پي داشت. آمريكا در سالهاي گذشته همواره اعلام كرده كه خليج فارس براي اين كشور اهميت حياتي دارد، لشكركشيهاي چند سال اخير اين كشور به منطقه تحت عناوين مختلف نيز حاكي از ميزان اهميت خليج فارس براي آن است. در افق تامين نيازهاي نفت و گاز جهان منطقه ديگري به غناي خليج فارس وجود ندارد تا بتواند انرژي كشورهاي جهان بويژه قدرتهاي صنعتي را در قرن جديد تامين كند. اين موضوع به اندازهاي مهم است كه اگر براثر حوادثي نظير جنگ، انقلاب و شورش اين منطقه نتواند به صدور نفت و گاز خود ادامه دهد فشار كشورهاي مصرفكننده انرژي در سطح بينالمللي باعث ميشود تا صحنه خليج فارس را به گونهاي تنظيم و در چارچوبهاي موردنظر درآورند كه به جريان توليد و عبور انرژي اخلال جدي وارد نكند بنابر اين اجراي سناريوهاي مختلف براي حفظ تسلط برمنابع سرشار انرژي در خليج فارس از سوي آمريكا همواره متصور است.
با وجود همه اينها نام خليج فارس هيچگاه جعل شدني نيست چراكه از آن هنگام كه تاريخ بشر مكتوب شد و جغرافي بهگونهاي علمي مورد بررسي قرار گرفت نام خليج فارس جزو 4 درياي شناخته شده بود كه به اعتقاد يونانيان كهن، همگي از يك اقيانوس عظيم به وسعتي معادل همه آبهاي جهان سرچشمه ميگرفتند و بسياري پيش از آن كه داريوش هخامنشي امپراتور ايران در كتيبههاي خود از درياي پارس سخن براند حتي غيرايرانيان هم اين پهنه آبي را به نام پارس ميشناختند.
(متن بالا بي كم و كاست از روزنامه جام جم مورخ 1389/2/9 برگرفته شده است)