كشف بقاياي رنگ در آرامگاههاي هخامنشي به ويژه مقبره داريوش نشان داد كل نقش برجسته داريوش به رنگهاي مختلفي مزين شده بود.
برداشت رسوب از سطح آرامگاه شاهان هخامنشي در نقش رستم به ويژه آرامگاه داريوش پرده از راز رنگي بودن اين آرامگاهها برداشت و باعث حيرت باستانشناسان شد. در اين كشف تازه تصويري جديد از رنگهاي به كار رفته در نقش برجسته داريوش نمايان شد. اين درحالي است كه در صورت عبور قطار از كنار نقش رستم احتمال ريزش اين رنگها وجود دارد.
محمدتقي عطايي، باستانشناس و كارشناس سابق بنياد پژوهشي پارسه و پاسارگاد با اعلام اين خبر به CHN گفت: در سال 1382 زماني كارشناسان مرمت پوستههاي آهكي ناشي از بارش باران و شره آب را از روي مقبره شاهان هخامنشي، به خصوص داريوش بزرگ برميداشتند متوجه شدند كه تمام سطح آرمگاه داريوش و احتمالا ديگر شاهان هخامنشي مدفون در نقش رستم رنگي بوده است. اين مرمتها توسط حسن راه ساز از بنياد پژوهشي پارسه و پاسارگاد و درقالب ارايه پاياننامهاي توسط مجيد اياسي انجام ميگرفته است.
عطايي گفت: زماني كه هيات مرمت كننده متوجه اين رنگها شد كار با حساسيت بيشتري پيش مي رفت تا آنجا كه بخشهاي زيادي از اين فضاهاي رنگي با حجم بسيار وسيع رنگ نمايان شد. اما در همان زمان مستند نگاري كاملي كه شايسته چنين كشفي باشد انجام نگرفت و به همين دليل خبر كشف اين رنگها تا امروز مسكوت مانده و هنوز تازه است.
وي درباره رنگهاي به كار رفته در نقش رستم گفت: درون همه نوشتهها ميخي با رنگ لاجورد پر شده است و بيشتر نقش برجستهها به خصوص نقش برجسته داريوش و خود آرامگاه تماما رنگي بوده است.
وي افزود: مثلاً ريش و سبيل داريوش لاجوردي رنگ است. پيش از اين ما درباره استفاده از رنگ لاجورد در نقش برجستههاي هخامنشي به خصوص داريوش خبر داشتيم. در تخت جمشيد به جاي آنكه از رنگ لاجورد براي تزئين ريش نقش برجسته داريوش استفاده شود، تمامي ريش را از لاجورد ساخته بودند كه اكنون به علت غارت مقدونيها خالي مانده است.
به گفته عطايي نقش رستم سند مهمي است كه ريش داريوش در نقاشيها نقش برجسته آبي بوده است. وي از رنگ لاجورد به عنوان رنگي آييني ياد كرد كه در دوره اسلامي هم به وفور در كاشيكاريها ديده ميشود.
عطايي در ادامه گفت: موي داريوش در نقش برجسته آرامگاه وي در نقش رستم سياه رنگ است. داخل چشم قرمز رنگ بوده و اطراف چشم و پلك ها با سرمه سياه رنگي كشيده شدهاند. لب و كفشها قرمز رنگ هستند و لباسها رنگهاي متنوعي دارند.
وي با بيان اين موضوع كه حتي برخي عناصر تخت جمشيد نيز به صورت رنگي در نقش رستم نمايان است گفت: برخي عناصر ساختمان سازي تخت جمشيد مثل تيرهاي سقف يا نماي ايوانها كه در حال حاضر اثري از آنها وجود ندارد، به خوبي در نقش رستم نمايان است. از آنجايي كه آرامگاه داريوش از روي ايوانهاي تخت جمشيد كپي شده است ميتوان با شناسايي رنگهاي به كار رفته در اين آرامگاه شكل تقريبا واقعي ايوانهاي تخت جمشيد را روي كاغذ بازسازيهاي رنگي كرد.
رنگهاي به كار رفته در آرمگاه نقش رستم نشان ميدهد كه دو طرف تيرهاي نگهدارنده سقف كه به دو سر گاو منتهي شدهاند رنگي هستند. تيرها داراي چليپاي قرمز رنگي هستند كه داخل كادرهاي لاجوردي قرار گرفتهاند. با بازسازي اين رنگها ميتوان نمايي از ايوانهاي تخت جمشيد را بازسازي كرد و حتي ميتوان تصور كرد كه تخت جمشيد چه شكلي بوده است.
پيش از اين نيز در كاوشهاي دره بلاغي نيز مشخص شده بود كه ديوارهاي خشتي اندود سبز رنگ داشتهاند كه احتمالا در تخت جمشيد نيز از اين رنگها استفاده ميشده است.
عطايي با بيان اين موضوع كه در حال حاضر رنگها از استقامت كمي روي سنگ برخوردار هستند و شرايط جوي يا لرزه ميتواند باعث تخريب آنها شود گفت: از نظر حفاظتي اين رنگها خيلي سست هستند زيرا تنها مادههايي معدنياند كه روي سنگ ماليده شده و با باد و باران و لرزه آن را از بين ميبرد. در اين ميان عبور قطار ميتواند مخرب باشد.
وي در ادامه گفت: اولاً كه قطار نبايد از ميان تخت جمشد و نقش رستم عبور كند چون به لحاظ قانوني مشكل دارد ولي در صورتي كه عبور كند ميتواند براي اين رنگها مضر باشد.
عطايي با تاكيد بر تشكيل يك تيم مستقل جهت لرزهنگاري عبور قطار از كنار نقش رستم گفت: اين كه مسئولان راهآهن اقدام به لرزهنگاري زمين كردهاند اصلا قبول نيست و اين كار بايد توسط يك تيم مستقل انجام شود پيامدهاي لرزهنگاري نيز به طور كامل در اختيار كارشناسان قرار گيرد.
كشف رنگ در آثار هخامنشي موضوع تازه نيست و تقريبا در آثار برجسته اين دوره اثر رنگ كشف شده است. به صورت مورد ميتوان به آثار رنگ در چندين تابوت رنگي كشف شده در آسياي صغير اشاره كنيم كه همه نقش برجستهها رنگي بودند.
همچنين ميتوان از يك تابوت چوبي در غرب آسياي صغير اسم برد كه به نقاشيهاي رنگي مزين بوده است.
اين تابوت سال گذشته در يك گور هخامنشي در تركيه باز شد. دور تا دور اين تابوت را با چوب بسته بودند و نقاشي شده بود. اين تابوت به يكي از شاهزادههاي ساتراپي هخامنشي تعلق داشت و با وجود آنكه ميراث تركها محسوب نميشود. اما آن را با دقت زيادي حفاظ كردهاند.
عطايي يادآور شد: از سوي ديگر به صورتي كه در گزارشهاي هرتسفلد در كاوشهاي باستانشناسي تخت جمشيد اشاره شده است، وقتي وي ايوان شرقي آپادانا را كاوش ميكرد تمامي سطوح اين ايوان و نقشبرجستهها رنگي بوده است كه البته بعدا از بين رفتهاند.
اشميت نيز در كاوش و مطالعه روي نقش رستم آثار رنگ را ديده است ولي آن را جايي منتشر نكرد. همچنين زماني كه ايتالياييها در تخت جمشيد كار ميكردند توانستند بازسازي رنگي كاملي از نقش فره ايزدي انجام دهند كه در آثار دكتر شهبازي به چاپ رسيده است.عطايي در پايان يادآور شد اگر ما از آثار رنگي خوب استفاده كرده و آنها را مستند نگاري كنيم ميتوانيم بازسازي دقيقي نيز از آن آثار داشته باشيم. درست است كه آثار رنگي پراكنده به دست ميآيد اما اگر اينها درست مستند نگاري شود ميتوان يك مجسمه را به صورت رنگي و مولاژ از پا تا سر بازسازي كرد.
برداشت رسوب از سطح آرامگاه شاهان هخامنشي در نقش رستم به ويژه آرامگاه داريوش پرده از راز رنگي بودن اين آرامگاهها برداشت و باعث حيرت باستانشناسان شد. در اين كشف تازه تصويري جديد از رنگهاي به كار رفته در نقش برجسته داريوش نمايان شد. اين درحالي است كه در صورت عبور قطار از كنار نقش رستم احتمال ريزش اين رنگها وجود دارد.
محمدتقي عطايي، باستانشناس و كارشناس سابق بنياد پژوهشي پارسه و پاسارگاد با اعلام اين خبر به CHN گفت: در سال 1382 زماني كارشناسان مرمت پوستههاي آهكي ناشي از بارش باران و شره آب را از روي مقبره شاهان هخامنشي، به خصوص داريوش بزرگ برميداشتند متوجه شدند كه تمام سطح آرمگاه داريوش و احتمالا ديگر شاهان هخامنشي مدفون در نقش رستم رنگي بوده است. اين مرمتها توسط حسن راه ساز از بنياد پژوهشي پارسه و پاسارگاد و درقالب ارايه پاياننامهاي توسط مجيد اياسي انجام ميگرفته است.
عطايي گفت: زماني كه هيات مرمت كننده متوجه اين رنگها شد كار با حساسيت بيشتري پيش مي رفت تا آنجا كه بخشهاي زيادي از اين فضاهاي رنگي با حجم بسيار وسيع رنگ نمايان شد. اما در همان زمان مستند نگاري كاملي كه شايسته چنين كشفي باشد انجام نگرفت و به همين دليل خبر كشف اين رنگها تا امروز مسكوت مانده و هنوز تازه است.
وي درباره رنگهاي به كار رفته در نقش رستم گفت: درون همه نوشتهها ميخي با رنگ لاجورد پر شده است و بيشتر نقش برجستهها به خصوص نقش برجسته داريوش و خود آرامگاه تماما رنگي بوده است.
وي افزود: مثلاً ريش و سبيل داريوش لاجوردي رنگ است. پيش از اين ما درباره استفاده از رنگ لاجورد در نقش برجستههاي هخامنشي به خصوص داريوش خبر داشتيم. در تخت جمشيد به جاي آنكه از رنگ لاجورد براي تزئين ريش نقش برجسته داريوش استفاده شود، تمامي ريش را از لاجورد ساخته بودند كه اكنون به علت غارت مقدونيها خالي مانده است.
به گفته عطايي نقش رستم سند مهمي است كه ريش داريوش در نقاشيها نقش برجسته آبي بوده است. وي از رنگ لاجورد به عنوان رنگي آييني ياد كرد كه در دوره اسلامي هم به وفور در كاشيكاريها ديده ميشود.
عطايي در ادامه گفت: موي داريوش در نقش برجسته آرامگاه وي در نقش رستم سياه رنگ است. داخل چشم قرمز رنگ بوده و اطراف چشم و پلك ها با سرمه سياه رنگي كشيده شدهاند. لب و كفشها قرمز رنگ هستند و لباسها رنگهاي متنوعي دارند.
وي با بيان اين موضوع كه حتي برخي عناصر تخت جمشيد نيز به صورت رنگي در نقش رستم نمايان است گفت: برخي عناصر ساختمان سازي تخت جمشيد مثل تيرهاي سقف يا نماي ايوانها كه در حال حاضر اثري از آنها وجود ندارد، به خوبي در نقش رستم نمايان است. از آنجايي كه آرامگاه داريوش از روي ايوانهاي تخت جمشيد كپي شده است ميتوان با شناسايي رنگهاي به كار رفته در اين آرامگاه شكل تقريبا واقعي ايوانهاي تخت جمشيد را روي كاغذ بازسازيهاي رنگي كرد.
رنگهاي به كار رفته در آرمگاه نقش رستم نشان ميدهد كه دو طرف تيرهاي نگهدارنده سقف كه به دو سر گاو منتهي شدهاند رنگي هستند. تيرها داراي چليپاي قرمز رنگي هستند كه داخل كادرهاي لاجوردي قرار گرفتهاند. با بازسازي اين رنگها ميتوان نمايي از ايوانهاي تخت جمشيد را بازسازي كرد و حتي ميتوان تصور كرد كه تخت جمشيد چه شكلي بوده است.
پيش از اين نيز در كاوشهاي دره بلاغي نيز مشخص شده بود كه ديوارهاي خشتي اندود سبز رنگ داشتهاند كه احتمالا در تخت جمشيد نيز از اين رنگها استفاده ميشده است.
عطايي با بيان اين موضوع كه در حال حاضر رنگها از استقامت كمي روي سنگ برخوردار هستند و شرايط جوي يا لرزه ميتواند باعث تخريب آنها شود گفت: از نظر حفاظتي اين رنگها خيلي سست هستند زيرا تنها مادههايي معدنياند كه روي سنگ ماليده شده و با باد و باران و لرزه آن را از بين ميبرد. در اين ميان عبور قطار ميتواند مخرب باشد.
وي در ادامه گفت: اولاً كه قطار نبايد از ميان تخت جمشد و نقش رستم عبور كند چون به لحاظ قانوني مشكل دارد ولي در صورتي كه عبور كند ميتواند براي اين رنگها مضر باشد.
عطايي با تاكيد بر تشكيل يك تيم مستقل جهت لرزهنگاري عبور قطار از كنار نقش رستم گفت: اين كه مسئولان راهآهن اقدام به لرزهنگاري زمين كردهاند اصلا قبول نيست و اين كار بايد توسط يك تيم مستقل انجام شود پيامدهاي لرزهنگاري نيز به طور كامل در اختيار كارشناسان قرار گيرد.
كشف رنگ در آثار هخامنشي موضوع تازه نيست و تقريبا در آثار برجسته اين دوره اثر رنگ كشف شده است. به صورت مورد ميتوان به آثار رنگ در چندين تابوت رنگي كشف شده در آسياي صغير اشاره كنيم كه همه نقش برجستهها رنگي بودند.
همچنين ميتوان از يك تابوت چوبي در غرب آسياي صغير اسم برد كه به نقاشيهاي رنگي مزين بوده است.
اين تابوت سال گذشته در يك گور هخامنشي در تركيه باز شد. دور تا دور اين تابوت را با چوب بسته بودند و نقاشي شده بود. اين تابوت به يكي از شاهزادههاي ساتراپي هخامنشي تعلق داشت و با وجود آنكه ميراث تركها محسوب نميشود. اما آن را با دقت زيادي حفاظ كردهاند.
عطايي يادآور شد: از سوي ديگر به صورتي كه در گزارشهاي هرتسفلد در كاوشهاي باستانشناسي تخت جمشيد اشاره شده است، وقتي وي ايوان شرقي آپادانا را كاوش ميكرد تمامي سطوح اين ايوان و نقشبرجستهها رنگي بوده است كه البته بعدا از بين رفتهاند.
اشميت نيز در كاوش و مطالعه روي نقش رستم آثار رنگ را ديده است ولي آن را جايي منتشر نكرد. همچنين زماني كه ايتالياييها در تخت جمشيد كار ميكردند توانستند بازسازي رنگي كاملي از نقش فره ايزدي انجام دهند كه در آثار دكتر شهبازي به چاپ رسيده است.عطايي در پايان يادآور شد اگر ما از آثار رنگي خوب استفاده كرده و آنها را مستند نگاري كنيم ميتوانيم بازسازي دقيقي نيز از آن آثار داشته باشيم. درست است كه آثار رنگي پراكنده به دست ميآيد اما اگر اينها درست مستند نگاري شود ميتوان يك مجسمه را به صورت رنگي و مولاژ از پا تا سر بازسازي كرد.
۳ نظر:
درود بر شما آقاي احمدي ، براستي كه به مطلب شايان ذكري اشاره كرديد ، از اين مطلب بسيار استفاده كردم .
و اما خواستار معرفي يك كتاب يك سايت و يا يك مقاله از شما هستم براي تحقيق در مورد سايز و اندازه واقعي بكار رفته ي سازه هاي پارسه ( تخت جمشيد ) براي مثال اينكه قطر ستون هاي صد ستون يا كاخ آپادانا چقدر بوده اند ، طول آنها چقدر بوده ، چند پايه ستون و با چه مشخصاتي وجود داشته ، مقياس كاخ ها چقدر بوده ، نوع سنگ بكار رفته چه بوده و اطلاعاتي از اين دست .
اگر وقت به شما ياري كرد ، لطفا يك كتاب يا سايت براي اين مسايل به بنده معرفي نماييد . يا اگر لطف كرده و با قلم توانمندتان مارا بهره مند گردانيد بسيار از شما سپاسگذار مي شوم .
اميدوارم سال جديد را با تارنماي جديد بخوبي سپري نماييد .
پاينده ، آزاد و سربلند باشيد ، قربان شما ناصر حاجل
درود بر شما آقاي احمدي ، براستي كه به مطلب شايان ذكري اشاره كرديد ، از اين مطلب بسيار استفاده كردم .
و اما خواستار معرفي يك كتاب يك سايت و يا يك مقاله از شما هستم براي تحقيق در مورد سايز و اندازه واقعي بكار رفته ي سازه هاي پارسه ( تخت جمشيد ) براي مثال اينكه قطر ستون هاي صد ستون يا كاخ آپادانا چقدر بوده اند ، طول آنها چقدر بوده ، چند پايه ستون و با چه مشخصاتي وجود داشته ، مقياس كاخ ها چقدر بوده ، نوع سنگ بكار رفته چه بوده و اطلاعاتي از اين دست .
اگر وقت به شما ياري كرد ، لطفا يك كتاب يا سايت براي اين مسايل به بنده معرفي نماييد . يا اگر لطف كرده و با قلم توانمندتان مارا بهره مند گردانيد بسيار از شما سپاسگذار مي شوم .
اميدوارم سال جديد را با تارنماي جديد بخوبي سپري نماييد .
پاينده ، آزاد و سربلند باشيد ، قربان شما ناصر حاجل
با درود دوست گرامی
یکی ا آفتهای ما ایرانیان همان احساساتی کردن تاریخ است. و از همه بدتر، همان ماجرای مسلمان شدن ایرانیان است. من دو مقالهء خوب در این مورد از ایرانیکا پیدا کردم:
http://www.iranica.com/newsite/index.isc?Article=http://www.iranica.com/newsite/articles/unicode/v6f3/v6f3a001.html
http://www.iranica.com/newsite/index.isc?Article=http://www.iranica.com/newsite/articles/unicode/v13f3/v13f3001a.html
به نظرم خیلی ارزش دارد که شما مانند همیشه، ترجمهء روانی از بخشهای مربوطه این دو مقاله در رابطه با مسلمان شدن ایرانیان انجام دهید.
پیروز باشید
(بابایادگار)
ارسال یک نظر